ما آدما...

ما آدما...

سلام دوستان فقط بخونید و لذت ببرید
ما آدما...

ما آدما...

سلام دوستان فقط بخونید و لذت ببرید

جهان بینی

سلام خوبان 

این یادداشت   راجع به  تاثیرات شخصیت انسان روی مبحث دین و یا ضد دین هست که فکر میکنم همه ی ما به نوعی بتونیم بهش برسیم       ثانیا شخصیت  های متفاوت ما میتونه باعث جهان بینی های مختلف بشه که این قضیه بیشتر از شخصیت روی دینی و مذهبی بودن انسان یا برعکس  اثر اتی میذاره           


در ابتدا با مثالی از کتاب جهان بینی  دکتر شریعتی شروع میکنم :


در کتاب طاعون آلبر کامو زمانی که بیماری طاعون در شهر فراگیر شد سه نفر برای تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفتند 

 

1- مردی متفکر که پسر یک قاضی دادگستری بود  2- یک فیلسوف و متفکر علمی 3- یک کشیش


پسر قاضی در برابر این مشکل کپ کرده بود و هیچ راه حلی نداشت چون بین خودش و مردم نمیدانست کدامیک را انتخاب کند .


فیلسوف و عالم که به نوعی مادی گرا یا متریالیست بود و اعتقاد داشت این جهان بیهوده و بیشعور است و تنها موجودات آگاه این جهان انسان ها هستند تصمیمش این بود که چون عمر انسان محدود است و فداکاری و از خود گذشتگی انسان ها برای هم به جز باقی ماندن نامی پس از مرگ هیچ فایده ای ندارد پس بهتر است که تنها جان خود را نجات دهد   این جهان شعور خوب بودن را ندارد!


و کشیش که پایبند یک سری اصول اعتقادی بود و میدانست اعمال او در این دنیا اثر گذارند و در آینده پاسخی برای آنها است و ناظی بر کار های او نظارت دارد تصمیم گرفت تا دست به کار شود و مردم را نجات دهد .



این مثال که بسیار هم امثال این افراد و تصمیماتشان در اطراف ما بودند و چیز عجیبی برای ما نیستند  به ما این را نشان میدهد که شاید افراد دین دار مسئولیت پذیر و از نظر روحی در درجه ی بالا تری قرار دارند .

همان طور که گاندی بزرگ میگوید : حقیقت خداست و بدون پایبندی به حقیقت پایبندی به هر چیز دیگری بی معناست.


و این مسئولیت پذیری نیز به عینه در افراد واقعا دیندار مشخص است   چه در مدرسه  چه در رانندگی  چه در حفظ محیط زیست  چه در فداکاری چه در احترام به قوانین   چه در ازدواج چه در بچه داری و .....


اما خود بینی بیشتر مربوط به افراد انسان گرا یا امینیست (humanist)  میشود چون آن ها این دنیا را یک فرصت برای لذت و پیشرفت و موفقیت میدانند و دائم نگرانند که اگر وقت خود را برای دیگران صرف کنند این عمر از بین میرود .


نظرتان برای من بسیار مهم است  اگر نظری مخالف یا موافق دارید در میان بگذارید تا شبهاتمان را از دنیایی که در آن زندگی میکنیم پاک کنیم .

دوستتان دارم :)








آدمی از جنس نور

میگویند که بسیار شبیه پیامبر است  ...  هم از نظر اخلاقی و هم چهره ... میگویند که زنده است  ... 


 میگویند که قرار است بیاید ... این را قرآن میگوید ... همان کتابی که درباره ی تپ اختر گفته بود ، درباره ی بیگ بنگ گفته بود ، درباره ی DNA گفته بود ، ...


فقط قرآن و پیامبرش نگفتند ، بلکه عیسی و انجیلش ، موسی و توراتش ، زرتشت و اوستایش و آیین هندو نیز گفته بودند .



گفته بودند که :



 هندو ها:


«حکومت و دولت جهانی به دست مردی از ذرّیه سیّد خلایق

عالمیان «کشن» (کشن لغت هندی نام پیامبر اسلام است که دربشارت

فوق فرزند برومندش را به نام «ایستاده و خداشناس» نامیده‌اند چنان‌که

شیعیان او را «قائم» می‌خوانند) تمام‌شده و او کسی است که بر کوه‌های

مشرق و مغرب دنیا حکم براند و بر ابرها سوار شود و فرشتگان

کارکنان او باشند و جن و انس در خدمت او درآیند. دین خدا یک دین 

شود و دین خدا زنده گردد و نام او «ایستاده و خداشناس» باشد.» 


دور دنیا به پادشاه عادلی در آخرالزمان تمام شود که پیشوای ملائکه و

پریان و آدمیان باشد حق و راستی با او همراه است و آنچه در دریاها

زمین ها وکوهها پنهان شده باشد همه را به دست می آورد و ازآسمانها 

وزمین آنچه باشد خبر دهد و از او کسی بزرگتر به دنیا نیاید. 


چون مدت روز تمام شود و دنیای کهنه نو زنده گردد صاحب ملک تازه

، از فرزندان دو پیشوای جهان یکی ناموس( مقصود از ناموس

آخرالزمان ناموس اعظم حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است) و

دیگری صدیق اکبر پیدا شود یعنی وصی بزرگتر وی که  پشن

(پشن نام هندی امام علی(علیه السلام) است) نام دارد و نام آن صاحب

ملک تازه، «راهنما» است. (راهنما نام حضرت مهدی (عجل الله تعالی 

فرجه الشریف) استبه حق پادشاه شود و خلیفه رام 

(رام به لغت سانسکریتی نام خدای سبحان است ) باشد و حکم براند و

 او را معجزه بسیاراست او بسیارکشیده شود و عمر او از فرزندان

 ناموس اکبر زیاد باشد و آخر دنیا به او تمام شود

 







زرتشت :



 

در زند و هومن یسن از ظهور شخصیت فوق العاده اى بنام سوشیانس

نجات دهنده بزرگ خبر داده و درباره نشانه هاى ظهور وى چنین

مى گوید. نشانه هاى شگفت انگیزى در آسمان پدید آید که به ظهور 

منجى جهان دلالت مى کند وفرشتگانى از شرق و غرب به فرمان او

فرستاده مى شوند، وبه همه دنیا پیام مى فرستند .سوشیانس دین را

به جهان رواج دهد، فقر وتنگدستى را ریشه کن سازد، ایزدان را 

از دست اهریمن نجات داده  ، مردم جهان را هم فکر و همگفتار و 

همکردارگرداند.

 

لازم به یاد آورى است که اعتقاد یه ظهور سوشیانس در میان ملت

ایران باستان به اندازه اى رایج بوده است که حتى در موقع شکست 

هاى جنگى و فراز ونشیب هاى زندگى با یادآورى ظهور چنین نجات 

دهنده مقتدرى، خود را از یأس ونا امیدى نجات مى داد.


شاهد صادق این گفتار این که، در جنگ قادسیّه پس از درگذشت

رستم فرّخ زاد، سردار نامى ایران، هنگامى که یزدگرد، آخرین

پادشاه ساسانى، با افراد خانواده خود آماده فرار مى شد، به هنگام 

خارج شدن از کاخ پرشکوه مدائن، ایوان مجلّل خود را مورد خطاب 

قرار داده و گفت:


هان اى ایوان! درود من بر تو باد، من هم اکنون از تو روى بر

مى تابم تا آنگاه که با یکى از فرزندان خود که هنوز زمان ظهور

او نرسیده است به سوى تو برگردم.

سلیمان دیلمى مى گوید: من به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب

 شدم و مقصود یزدگرد را از جمله «یکى از فرزندان خود» از آن 

حضرت پرسیدم، حضرت فرمود:

او مهدى موعود(علیه السلام) و قائم آل محمّد(علیهم السلام) است که 

به فرمان خداوند در آخر زمان ظهور مى کند. او ششمین فرزند من است .

 

مسیحیت:


مسیحیان معتقد به بازگشت مسیح هستند. در مسیحیت، در عهد

جدید نجات دهندگی به حضرت عیسی نسبت داده شده است، 

زیرا او مأمور شده است که امت خویش را از گناه نجات بخشد. 

مسیحیان با تعابیر زیادی از آمدن مصلح جهانی خبر داده‌اند،

گاهی از آن به [ملکوت خدا] تعبیر می‌کنند. از الفاظی همچون 

شیلو، روح راستین، پسر انسان نیز بارها در آیات انجیل برای

بیان دوره آخر الزمان استفاده گردیده است.

 

درانجیل متّی باب ۲۴ آیه ۲۷ آمده است :


همچنانکه برق ازمشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود،

ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد شد، آنگاه علامت پسر انسان

در آسمان پدیدار گردد و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه

زنی کنند و پسر انسان را ببینند که برابرهای آسمان با قوّت و

جلال می‌آید. اما از آن روز و ساعت هیچکس اطلاع ندارد حتی

ملائکه آسمان. بنابراین شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی 

که گناه نبرید پسر انسان می‌آید.

 

همچنین در انجیل متّی، باب ۳۱ آن حضرت را به نام 

فرزند انسان خوانده و می‌فرماید:


و چون فرزند انسان در جلال خود خواهد آمد با جمیع

ملائکه مقدمسه بر کرسی بزرگی قرار خواهد گرفت 

وهمگی قبائل نزد وی جمع خواهند گشت و آنها را از

یکدیگر جدا خواهد نمود، چنانکه شبانی میش‌ها را از 

بزها جدا بنماید ، آنگاه ملک به اصحاب یمین خواهد گفت:

ای برکت یافتگان خدا بیایید و آن مملکت را که از ابتدای

عالم برای شما مهیا شده بود تصرف نمایید.

 

چون گوینده این مطالب در آن زمان خود حضرت عیسی بوده اند پس 

درباره ی فرد دیگری جز خودشان صحبت میکنند.

 

همچنین در انجیل لوقا باب ۲۱ آمده:

 

زلزله‌های عظیم در جایها و قحطیها و وبادها پدید می‌آید و

چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد… 

اورشلیم پایمال امتها خواهد شد تا زمانهای امتها به انجام رسد 

ودر آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین 

تنگی و حیرت از برای امتها روی خواهد نمود…

ودلهای مردمان ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن 

وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می‌شود و

 

آنگاه پسر انسان را خواهند دید که برابری سوار شده با قوّت

وجلال عظیم می‌آید.





 



یهودیت:

 

 

 

این باور در میان همه اقوام، به خصوص در میان یهودیان از

استواری و رواج بیشتری برخوردار استیهودیان نیز مانند 

اغلب اقوام و مذاهب، به طور قطع، به آمدن یک منجی در 

آخر الزمان اعتقاد دارند. در کتاب تورات کنونی بشارات زیادی

از آمدن و ظهور مصلحی جهانی، آمده است.

 

همان طور که در ذیل می آید؛ به اسم حضرت حجت (ع) به طور

مستقیم اشاره نشده است، اما نشانه هایی وجود دارد که شاید 

بتوان آنها را به ایشان تطبیق کرد.

 

در زبور داود تحت عنوان "مزامیر" در لابلای کتب "عهد عتیق"، 

نوید های به بیان های گوناگون درباره ظهور منجی آمده است.



جالب این که مطالبی که قرآن کریم درباره ظهور حضرت 

مهدی (عج) از زبور نقل کرده است، عیناً در زبور فعلی موجود

است و از دستبرد تحریف و تفسیر مصون مانده است.

 

 قرآن می فرماید:


 

لَقَدْ کَتَبنا فی الزَّبورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ إنَّ لْاَرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالحُون

 

ترجمه: همانا ما در زبور بعد از تورات نوشتیم که قطعاً زمین را

بندگان صالح من به ارث می برند.



 در زبور نیز آمده است: " ... زیرا که شریران منقطع 

می شوند. اما متوکلان به خداوند ، وارث زمین خواهند شد". 

 

در کتاب "حجیّ نبی" چنین آمده است:

 


"یک دفعه دیگر آسمان ها وزمین و دریا و خشکی را متزلزل

خواهم ساخت و تمامیامت ها را متزلزل خواهم ساخت و 

فضیلت جمیع امت هاخواهد آمد... این خانه را از جلال خود پر 

خواهم کرد."


در کتاب "دانیال نبی" نیز آمده است:

 

 "... امیر عظیمی که برای قوم تو ایستاده قائم است، 

خواهد برخاست.. بسیاری از آنانی که در خاک زمین

خوابیده اند، بیدار خواهند شد". 





 

قرآن

سلام  عزیزان 


خوشحالم که دارین این مطلبو میخونین  :)


در این قسمت میخوام درباره جذاب ترین بخش قرآن بنویسم  ولی قبلش نیازه که یه چیزی رو روشن کنم   :    دوستان خوبم 


این رو میخوام برای کسانی بگم که میگن قرآن تحریف شده     باشه حرف شما یک نظر و ایده هست اما :




آیا قبول دارین این قرآنی که در بین ما هست در زمان پدربزرگ های ما و مادر بزرگ های ما هم بوده ؟

مثلا میشه حدود 60 - 70 سال پیش   اما این مطلبی که در قرآن اومده و الان براتون میگم در سال 1978 میلادی یا 1357 شمسی کشف شده :




تپ اخترها (ستاره های تپنده)


تپ اخترها از جنجالی ترین اکتشافات قرن بیستم محسوب میشوند, تپ اخترها به ستاره هایی اطلاق می شود که از آنها صدایی شبیه صدای چکش صادر می شود. به همین خاطر دانشمندان آن ها را چکشهای غول پیکر نامیده اند. آن ها بعد از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیده اند که این ستاره ها از خود امواج بسیار قوی و نفوذ کننده ای صادر می کنند که توانایی نفوذ از همه چیز را داراست؛ در یک نتیجه کلی می توان گفت که آنها "کوبنده" و "نافذ اند".



قرآن با عباراتی رسا این حقیقت را بیان کرده است. آنجا که به این نوع ستاره ها سوگند یاد کرده و فرموده:


 (وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ * وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ * النَّجْمُ الثَّاقِبُ) [الطارق: 1-3].

ترجمه: سوگند به آسمان و(ستاره)کوبنده (ا) و تو چه مى‏دانى ستاره کوبنده چیست (2)همان ستاره نافذ(3).









چگونگی آغاز جهان خلقت


 از مهمترین اکتشافات دانشنمدان در قرن بیستم بی اعتبار ساختن اندیشه ازلی و ابدی بودن جهان است؛ آنان با دلایل محکم علمی ثابت کرده اند که آفرینش جهان با یک انفجار مهیب آغاز شده است که از آن به "انفجار بزرگ" یاد می کنند. تحقیقات همچنان درباره جزئیات این انفجار ادامه دارد. آنان می گویند: جهان هستی در ابتدا یک توده واحد بوده که منفجر شده و طی میلیون ها سال به شکل کنونی خود درآمده است.

 

به این آیه توجه کنید:


(أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا) [الأنبیاء: 30].


ترجمه: آیا کافران نداستند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر جدا کردیم.







 

انبساط جهان


 شاید بتوان"نظریه انبساط جهان" را مهمترین کشف نجومی قرن بیستم دانست, بر طبق این نظریه کهکشانها با سرعت فوق العاده ای در حال حرکت و فاصله گرفتن از یکدیگرند که در نتیجه آن, جهان هستی به طور مداوم در حال گسترش و انبساط است.

 

 

 

( وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ)   [الذاریات: 47]

ترجمه: ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و گستراننده آن هستیم.




ساختار بافتگونه کیهان (بافت کیهانی)


در قرن بیست و یکم دانشمندان سه کشور آمریکا, آلمان و انگلیس بزرگترین محاسبات کامپیوتری را به واسطه ابررایانه ها به منظور دستیبابی به شکل جهان هستی انجام دادند تا اینکه سوپرکامپیوتر, نمایی کوچک از ساختار جهان هستی ارائه داد.

 

 جالب اینکه شکل ارائه شده مانند یک بافت بود, بر طبق این شکل دانشنمدان به این نتیجه رسیدند که کهکشانها مانند رشته های محکم یک بافت قرار گرفته اند؛ رشته هایی که مسافت هر یک از آنها به میلیونها سال نوری می رسد. نتیجه کلی دانشمندان این است که کیهان با کهکشانها بافته شده است.



(وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُکِ) [الذاریات: 7]

ترجمه: سوگند به آسمان دارای رشته بافتهای محکم.

 



دوستان  این قضیه هم خیلی جالبه :



چندی پیش تیمی از دانشمندان آمریکایی دریافتند که برخی از گیاهان استوایی فرکانس هایی مافوق صوت از خود صادر می کنند که به وسیله دستگاه های پیشرفته علمی ثبت شده است.


دانشمندان حدود سه سال به تحقیق ومطالعه این وضعیت حیرت آور پرداختند و سرانجام دریافتند که این پالس های مافوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل شده و بیش از صدمرتبه در ثانیه تکرار می شوند.



یک تیم آمریکایی این آزمایش را در برابر یک گروه علمی در انگلیس انجام دادند که در بین این گروه، یک دانشمند مسلمان هندی الاصل نیز قرار داشت. بعد از 5 روز آزمایش، گروه انگلیسی از این مساله بسیار شگفت زده شدند ولی دانشمند مسلمان انگلیسی گفت: مامسلمانان این مساله را در 1400 سال پیش تفسیر کرده ایم. دانشمندان از این سخن وی بسیار حیرت زده شدند و اصرار کردند که آن را برایشان شرح دهد.


دانشمند مسلمان این آیه قرآن را قرائت کرد: (و هیچ موجودی نیست جز آن که او را به پاکی می ستاید ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است)


زمانی که اسم جلاله «الله» بلند شد، پالس های مافوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل و بر روی مانیتورها ظاهر گشت.


پروفسور «ولیام براون»  مسئول این تیم تحقیقاتی با این دانشمند مسلمان برای شناخت دین اسلام به گفت و گو پرداخت و دانشمند مسلمان برای وی دین اسلام را تشریح کرده و یک جلد قرآن مجید به همراه تفسیر آن به زبان انگلیسی را به وی اعطا کرد. براون شهادتین را گفت و مسلمان شد....





نه  جون من کیف می کنین عجب خدایی داریم ؟!!

حالا اینجا رو بخونین   میدونم طولانیه  ولی باور کنین  ارزششو داره   ;)




خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ    انبیا37 


«انـسان از عجل  آفریده شده است آیات خود را "درآینده" به شما نشان خواهم داد. بنابـر ایـن بی تابی نکنید»



ساختار DNA توسط فرانسیس کریک و جیمزواتسون در سال 1953 کشف شد و این دو در سال 1962 به خاطر این کشف موفق به دریافتجایزه نوبل شدند.




دکتر فرانسیس کولینز یکی از بزرگترین متخصصان ژنتیک در دنیا که هشت سال قبل به همراه Craig Venter توانسته بود رمزهای DNA را کشف کند به وجود خدا ایمان آورد
کولینز 56 ساله در مصاحبه با تایمز گفت: سی سال آته ئیست بودم. اما اکنون به وجود خدا اعتقاد دارم.
وی افزود: در مورد وجود خدا یک زیرساخت واقعی وجود دارد و علم انسان را به خدا نزدیکتر هم می کند
. 


این دانشمند مشهور آمریکایی با ذکر اینکه به معجزات و فرشتگان اعتقاد دارد افزود: 


" هنگامی که در آزمایشگاه مشغول کار بودم خدا را حس می کردم. قطعا قدرتی بالاتر از


 ماهست و من به آن اعتقاد دارم. کشف رمز دی.ان. آ مرا به خدا اندکی نزدیکتر کرد. بارها 


دیده ام بیمارانی را که از درمان درمانده اند. علم از علاج آنها قطع امید کرده بود. اما دیدم


 که آنها به صورتمعجزه وار به زندگی برگشته اند. این کار خداست.




واژه «عَجَل» به معنی اسمی و وصفی در اصل به معنی: «شتاب و شتاب‌دهی» است. بعد در معنی دوم خود به طور ضمنی و تلویحی به یک سری از 
مواردی ‌که به نوعی و به نحوی کار را شتاب می بخشند اطلاق شده است. مانند: 
«دولاب ــ چرخ چاه ــ چوب های به هم پیوسته رخت‌آویزــ چوب سر چاه ــ چرخ ــ زنجیرــ پله ــ بسته طناب مرتب جمع شده».


 این مولکول شیمیایی موسوم به DNA از دوتا زنجیر درست شده که به وسیلة بازها به هم مرتبط می شوند، طوری ‌که دو مارپیچ شکل می گیرد. تصور و رسمی که انسان از آن ها دارد در 3 مورد مانند عجل می مانند. یکی در «زنجیرواری» آن ها، دیگری در «پله واری» آن ها، و سومی این که مانند «بسته طناب منظم چیده شده»

 می مانند. 

 



 

چرا در قرآن نوشته شده خداوند نور آسمانها و زمین است؟



سالها قبل فرد اتئیستی را دیدم که در یکی از این رسانه ها آیه [اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ] به معنی خداوند نور آسمان ها و زمین است را به تمسخر گرفت و گفت منشا نور فوتون هست نه خدا!


امروز در سایت ها خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دانشمندان با شبیه سازی های کامپیوتری و محاسباتی به این نتیجه رسیده اند که منشا نور کیهان ناشناخته است و یک منبع ناشناخته فتون ها را به کیهان وارد می نماید گزیده هایی از متن خبر :


هیجان انگیز ترین امکان این است که فتون های ناپیدا از یک منبع جدید عجیب و غریب که نه کهکشان ها و نه کوازار ها و نه هیچ چیز دیگر است می آید.این مانند این است که شما یک اتاق بزرگ و درخشان داشته باشید ولی به هر طرف نگاه کنید لامپ های چهل واتی را ببینید.

یعنی دانشمندان هنوز پاسخ دقیق و مناسبی مبنی بر اینکه منبع نور کیهان از کجاست ندارند و ظاهرا این منبع از داخل کیهان نیست و به آن وارد می شود.



اشاره قرآن به وزن سنگین ابرها



ابرها دارای وزن بسیار بالایی هستند مثلا ابر کومولوس رایج ترین نوع ابر که ابر باران زا نیز محسوب می شود و در دو کیلومتری سطح زمین تشکیل می شود و زنی بین صدهزار تا سی صد هزار تن را دارد(یک تا سه میلیارد کیلوگرم)که وزن یک ابر کومولوس معادل  6,268.75 میلیون نهنگ آبی است!


به جز زمین در فضا نیز ابرهای گردو غبار وجود دارند که با گازها ستارگان را شکل می دهند در یک مورد وزن یکی از این ابرها به 300,000,000,000,000,000,000,000,000 میلیون تن میرسید!


و حالا :


در سوره اعراف آیه 57 نوشته شده است :


وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ﴿۵۷


 او کسی است که بادها را پیشاپیش (باران) رحمتش میفرستد تا زمانی که ابرهای سنگین بار را (بر دوش خود) حمل کنند در این هنگام آنها را به سوی سرزمینهای مرده میفرستیم و به وسیله آن آب (حیاتبخش) نازل میکنیم و با آن از هر گونه میوهای (از خاک تیره) بیرون می‏آوریم، و اینگونه (که زمینهای مرده را زنده کردیم) مردگان را (نیز در قیامت) زنده میکنیم تا متذکر شوید.


در سوره الرعد آیه 12 نوشته شده است:


هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿۱۲


او کسی است که برق را به شما نشان می‏دهد که هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین بار ایجاد می‏کند.





شاره قرآن به نازک بودن لایه جو در برخی از نقاط زمین



در قرن اخیر دانشمندان کشف کرده اند لایه ازون در دو قطب شمال و جنوب زمین نسبت به بقیه نقاط آن نازک تر هستند.علت این موضوع نیز نازک تر بودن استراتوسفر و جمع شدن آلاینده ها در آن نقاط است که باعث می شود لایه اوزون در این دو قطب نازک تر از سایر نقاط زمین باشد.این لایه در مناطق عادی 21 کیلومتر است ولی در قطبهای زمین 8 کیلومتر است.همچنین در استوا نیز این لایه نازک تر از سایر نقاط زمین و در حدود 18 کیلومتر است. 



در سوره الکهف آیه 90 خداوند به وجود مناطقی از زمین که خورشید در آنها نازکتر است اشاره می کند:


حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا ﴿۹۰


تا آنگاه که به جایگاه برآمدن خورشید رسید [خورشید] را [چنین] یافت که بر قومى طلوع مى‏کرد که براى ایشان در برابر آن پوششى قرار نداده بودیم (۹۰)


در این آیه خداوند نوشته است که "در برابر آن پوششى قرار نداده بودیم"که به نازک بودن اشاره می کند همچنین در این آیه خداوند از قطبها بعنوان جایگاه بر آمدن خورشید نیز یاد می کند که این مساله نیز از لحاظ علمی صحت دارد زیرا بقیه نقاط همیشه به واسطه حرکت انتقالی شب و روز آنها با هم عوض می شود ولی در یکی از قطبها همیشه خورشید می تابد.






               

اسلام و قرآن

سلام دوباره

دوستان عزیز ممنون که از مطلب اول تا اینجا همراهی کردین    

لطفا از روی عنوان مطلب زود قضاوت نکنین و اول اون رو بخونین

 بعد هر چی خواستین بگین  :)

 

من دوست داشتم در این مطلب کمی با دین پیامبر ص آشنا بشیم  :

 

دین، آیین، کیش   یک جهان بینی و مجموعه‌ای از باورها است که می‌کوشد توضیحی برای یک رشته از پرسش‌های اساسی مانند چگونگی پدید آمدن اشیا و جانداران و آغاز و پایان احتمالی چیزها، و چگونه زیستن ارائه دهد. ادیان فراعقلی اند، یعنی بخش‌هایی از آن مستقل از عقل و بر مبنای عشق و اعتقاد است.

شمار دین‌ها در میان انسان‌ها بسیار زیاد است و این ادیان توضیحات بسیار متفاوت و داستان‌های پرشماری را در راه کوشش برای یافتن پاسخ به معماهای یاد شده مطرح می‌کنند.

 

همین طور که در پاراگراف قبل دوستان ویکیپدیا در مورد دین نوشتند ، در طول زندگی انسانها  ادیان بسیار متفاوتی از آیین هندو که اولین دین رسمی بوده گرفته تا اسلام که آخرین دین است  و از ادیان من درآوردی ( فرقه) گرفته تا ادیان الهی بوجود آمده اند و این نشان دهنده نیاز ما به یک دین یا به طور جزئی تر "قانون" است .

 

اسلام، دینی یکتاپرستانه و از دین های ابراهیمیاست. به پیروان اسلام «مسلمان» می‌گویند. هم‌اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم در جهان جای دارد.

ما مسلمانان براین باوریم که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشته ای به نام جبرئیل فروفرستاده‌است. به باور ما خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌ کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می‌دانیم  و معتقدیم که اسلام کامل‌ ترین و آخرین آیین الهیاست.

 

حالا اینجا رو داشته باشین :




گوته:



من ابتدا از قرآن روگردان بودم؛ ولی طولی نکشید که این کتاب توجه من را به خود جلب نمود و به حیرت درآورد. بالاخره مجبور شدم اصول و قواعد آنرا تعظیم نموده و بزرگ بشمارم و در مطابقه الفاظ با معانی آن بکوشم.

مرام و مقاصد این کتاب، بی‌اندازه قوی و محکم است. این کتاب با این وصف به زودی بزرگترین تاثیر را در سراسر گیتی گذاشته و نتیجه مهمی خواهد داد.

سالیان درازی کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن – محمد - دور نگه داشته‌اند. اما هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش گذاریم، پرده‌ی جهل و تعصب نا به جا را دریده ایم. عن قریب است که این کتاب توصیف ناپذیر عالم را به خود جلب نموده و تاثیر عمیقی در علم و دانش جهان گذاشته و عاقبت محور افکار مردم جهان گردد


آلبرت انیشتاین:



img/daneshnameh_up/6/62/Einestein.png


آلبرت انیشتاین که نیازى به معرفى ندارد، مى‏گوید: قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعه‏اى از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهى که بزرگ‏ترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت مى‏کند


پروفسور آلبرت آربری:



پروفسور آرتور آربرى که یکى از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسى است، مى‏گوید: زمانى که به پایان ترجمه قرآن نزدیک مى‏شدم، سخت در پریشانى به سر مى‏بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطرى به من مى‏بخشید که براى همیشه به خاطر خواهم داشت. من در حالى که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگ‏هاى نافذ و مرتعش کننده‏اش شوم و تحت تأثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتى که مسلمانان واقعى و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آن را بفهمم .


ویل دورانت:




ویل دورانت، دانشمند امریکایى شرق‏شناس، مى‏گوید: در قرآن، قانون و اخلاق یکى است. رفتار دینى در قرآن، شامل رفتار دنیوى هم مى‏شود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحى آمده است. قرآن در جان‏هاى ساده عقایدى آسان و دور از ابهام پدید مى‏آورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است.


ارنست رنان:


پرونده:رنان.jpg


ارنست رنان، فیلسوف معروف فرانسوى مى‏گوید: در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسى ،اجتماعى، ادبى و... وجود دارد که هر کدام را بیش از یک بار نخوانده‏ام؛ اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته مى‏شوم و مى‏خواهم درهایى از معانى و کمال به رویم باز شود، آن را مطالعه مى‏کنم. این کتاب، قرآن - کتاب آسمانى مسلمانان است.


دکتر هانری کربن:


[تصویر:  303.jpg]


دکتر هانرى کُربن، اسلام شناس معروف فرانسوى، سخن جالبى درباره قرآن دارد. وى مى‏گوید: اگر قرآن خرافى بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمى‏کرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشه‏اى به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تاآن جا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است.


لئو تولستوی:



لئوتولستوى، نویسنده معروف روسى مى‏گوید: هر کس که بخواهد سادگى و بى پیرایگى اسلام را دریابد، باید قرآن مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانین و تعلیمات حقیقى و احکام آسان و ساده براى عموم بیان شده است. آیات قرآن به خوبى بر مقام عالى اسلام و پاکى روح آورنده‏اش گواهى میدهد.


ناپلئون بناپارت:

 


من از این کتاب(قرآن) استفاده کردم و اینطور احساس نمودم که اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند ذلّت نخواهند دید و تا زمانی که این قرآن در بین مسلمین حکومت کند و در پرتو تعالیم و برنامه جامع آن زندگی نمایند، تسلیم ما نخواهند شد، مگر ما بین آنها و قرآن جدایی بیفکنیم.
این تنها گفته‌های ناپلئون درباره قرآن نیست. وی در نامه‌ای به «شیخ المصاری» در تاریخ ۲۸ آگوست ۱۷۹۸ نوشته است:

امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یکدیگر متحد کنم تا نظامی یکنواخت، فقط بر اساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و می‌تواند مردم را به سعادت برساند، ترسیم کنم. قرآن به تنهایی عهده دار سعادت بشر است


مهاتما گاندی:



مهاتما گاندى، رهبر فقید هند هم اعتقاد داشت: از راه آموختن علم قرآنى، هر کس به اسرار وحى و حکمت‏هاى دین، بدون داشتن هیچ خصوصیت ساختگى دیگرى پى مى‏برد. در قرآن هیچ اجبارى براى تغییر دین و مذهب انسان‏ها دیده نمى‏شود. قرآن به راحتى مى‏گوید: هیچ زور و اکراهى در دین وجود ندارد.


ژان ژاک روسو:





ژان ژاک روسو، متفکر و روان شناس مشهور فرانسوى، برداشت منحصر به فردى از قرآن دارد؛ او مى‏گوید: بعضى از مردم بعد از آن که مقدار کمى عربى یاد گرفتند، قرآن را خوانده، امّا درست درک نمى‏کنند. اگر مى‏شنیدند که محمّد(ص) با آن کلام فصیح و آهنگ رساى عربى آن را مى‏خواند، هر آینه به سجده مى‏افتادند و ندا مى‏کردند: اى محمّد عظیم! دست ما را بگیر و به محل شرف و افتخار برسان. ما به خاطر یارى تو حاضریم که جان خویش را فدا سازیم!!

 

نظرات افراد غیر مسلمان درباره پیامبر


برنارد شاو، محمد (ص) مردم را از نزاع‌های قبیله‌ای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید.

 

جرج برنارد شاو، نویسنده معروف ایرلندی درباره پیامبر اکرم (ص) می‌گوید: او را باید منجی بشریت خواند. من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می‌شد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می‌کرد. او عالی‌ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است.



گاندی: این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد.



ماهاتما گاندی رهبر فقید هند در کتاب «هند جدید» در مورد شخصیت محمد (ص) می‌گوید:


«جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیون‌ها انسان جا گرفته، «محمد» است.
گاندی شخصیت پیامبر (ص) را چنین توصیف می‌کند: «محمد» سخت ساده زیست بود. به شدت امانتدار بود. از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بی‌باکی و توکل مطلق به خدا در رسالت شخصی، از ویژگی‌های محمد (ص) بود.


 

لامارتین: چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با «محمد (ص) » دارد؟

 

لامارتین مورخ مشهور درباره شخصیت فرا زمینی حضرتش می‌گوید: اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت‌انگیز، سه محور سنجش هوش بشری باشد، چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با «محمد» دارد؟ نام‌آورترین مردمان فقط ارتش، قوانین و فرمانروایی‌ها را ایجاد کرده‌اند. اگر نگوییم آنچه بنیاد نهاده‌اند، چیزی نیست، باید گفت: چیزی بیشتر از قدرت مادی که غالباً در چشم به هم زدنی فرو می‌پاشد، ایجاد نکرده‌اند.




آرمسترانگ: انسان غربی معاصر باید از زندگی پیامبر، مسائل بسیار مهم‌تری را برای هدایت خود بیاموزد

 

خانم‌کارن‌آرمسترانگ، از صاحب‌نظران غیر مسلمان وین است. پس از یازده سپتامبر 2002 م. در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش‌ترین کتاب‌های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود.



لئو تولستوی نویسنده و فعال سیاسی و اجتماعی روس: شکی نیست که محمد از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت خدمت بزرگی به بشر کرده است.

 

ویل دورانت فیلسوف، تاریخ‌نگار و نویسندۀ آمریکایی: محمد (ص)، پیغمبری بزرگ و موحدی کامل بود که مانند نداشت و برای اصلاح بشر مبعوث شد.



الکساندر دوما نویسنده شهیر فرانسوی: محمد، معجزه شرق بود؛ زیرا دینش دارای آموزه‌های بزرگی بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاری پسندیده داشت.